روبه بازی کردن. [ ب َه ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) روباه بازی کردن. رجوع به روباه بازی کردن شود : روبه بازی مکن در صف عشاق زانک زشت بود پیش گرگ شیر کند آهویی.ابوالفرج رونی.