روبه باز


معنی انگلیسی:
cunning, playing the fox

لغت نامه دهخدا

روبه باز. [ ب َه ْ ] ( نف مرکب ) روباه باز. حیله گر. مکار. نیرنگ باز. در افعال و رفتار وصفت و طبیعت چون روباه محیل و فریبنده :
به غمزه عقل گدازی به چنگ چنگ نوازی
به وعده روبه بازی به عشوه شیرشکاری.
ابوالفرج رونی.
شد شکار چشم روبه باز پردستان تو
صد هزاران جان شیرین شکاری ای پسر.
سنایی.
ترسم این پیر گرگ روبه باز
گرگی و روبهی کند آغاز.
نظامی.

فرهنگ فارسی

حیله گر مکار نیرنگ باز

پیشنهاد کاربران

بپرس