روبند شدن. [ ب َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام ، مأخوذ به حیا شدن. در رقابت یا رودربایستی وادار به انجام دادن کاری یا بیان گفتاری گردیدن.
درگویش گوغر معادل روباد افتادن است به معنی جوگیر شدن یا تحت تاثیر جمع وارداربه انجام کاری شدن.روبند شدن : [عامیانه، کنایه ] با رودربایستی ناگزیر به انجام کاری شدن.+ عکس و لینک