دید قبرستان و مبرز روبرو
بانگ برزد گفت کی نظارگان...
ناصرخسرو.
دو لشکر روبرو خنجر کشیدندجناح و قلب را صف برکشیدند.
نظامی.
کسی را روبرو از خلق بخت است که چون آیینه پیشانیش سخت است.
نظامی.
جهان چیست مهمان سرایی ، در اونشسته دو سه ماتمی روبرو.
؟ ( از یادداشت مؤلف ).
- امثال :روبرو بودن به از پهلو بود ،نظیر: المقابلة خیر من المقارنة.