روبراه کردن

لغت نامه دهخدا

روبراه کردن. [ ب ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آماده و مهیا کردن. حاضرکردن. || اصلاح کردن. ( ناظم الاطباء ). درست کردن و سر و سامان دادن. به اسلوب صحیح بازآوردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) آماده کردن مهیا ساختن .

پیشنهاد کاربران

to put things / etc straight
work out=To eliminate or remove something from something else through strenuous and/or repeated effort. In this usage, a noun or pronoun can be used between "work" and "out. "
put ( something ) in order

بپرس