روبا

لغت نامه دهخدا

روبا. ( اِ ) بمعنی روباه تربک است که به عربی عنب الثعلب خوانند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). تاجریزی. عنب الثعلب. ( ناظم الاطباء ). حب الفنا. ( از برهان قاطع ذیل روباه تربک ). رجوع به روباه تربک و عنب الثعلب وتاجریزی شود. || روباه. ( ناظم الاطباء ).

روبا. ( اِخ ) دهی است از دیههای دجیل بغداد. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دیه های دجیل بغداد

گویش مازنی

/roobaa/ روباه

واژه نامه بختیاریکا

( ● ) ؛ روبنده؛ رفتگر

پیشنهاد کاربران

تاجریزی
پیشنهاد واژه "روبش" به جای "تَعَجُب"، واژه "روبا" به جای "مُتَعَجِب"، واژه "روبان" به جای "عجیب، تعجب بر انگیز" و "روب" به جای "عَجَب".
ما در زبان اوستایی واژه ای داشتیم برابر رَئوب ( رَئوبیدن! ) برابر "تعجب کردن، عاشق شدن" که ما "تعجب کردن" را می خواهیم!
...
[مشاهده متن کامل]

با نگاه به برخی دگرگونی ها برای واژگان همسان از اوستایی به زبان پارسی میانه و پارسی امروزه، در میابیم که این واژه باید امروزه "روب" باشد.
پس واژه "روبِش، روبیدن" برابر "تعجب کردن" می باشد. "روبا" از بن کنونی "روبیدن" یا همان "روب" و "ا" ساخته شده است و واژه ای کنشگر ( =فاعل ) ساخته شده است. پس "روبا" برابر "تعجب کننده، متعجب" است.
"روبان" از بن کنونی "روبیدن" و پسوند همشایِگی ( =نسبت ) "ان" ساخته شده است. با نگاه به کاربرد پسوند "ان" که "نپسوند نِسبَت" است "روبان" برابر "عجیب، تجیب بر انگیز" می باشد ( میتواند باشد و ما هم از آن بکار می بریم )
"روب" هم که بن کنونی "روبیدن" است برابر "عَجَب" میباشد که آشکار است.
پس توانستیم با یک واژه در "اوستایی" برابر این واژگان بلند و پیچیده عربی را پیدا کنیم و پارسی بگوییم.
باز هم میگویم، این دیدگاه تنها برای "پیشنهاد واژه" است نه برابر "گستردن واژه". آن کار آن نهاد هایی است که شوربختانه امروزه هیچ کاری برای این واژگان بیگانه "عربی" نمیکنند.
بدرود!

بپرس