روایی یافتن. [ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) رواج و رونق حاصل کردن. ( ناظم الاطباء ). گرمی و رونق پیدا کردن. رایج شدن. روایی گرفتن : متاع از مشتری یابد روایی به دیده قدر گیرد روشنایی.
نظامی.
و رجوع به روایی گرفتن و روایی شود. || منتشر شدن. ( ناظم الاطباء ). باب شدن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به روایی دادن شود. || نفوذ یافتن. نفاذ یافتن. رجوع به روایی و روایی داشتن شود.