و غیّر آیات ببرق رواوة
تنائی اللیالی و المدی المتطاول.
( از معجم البلدان ).
و ابن هرمة در بیت ذیل برای ضرورت وزن رواوة را مثنی آورده است و این معمول شعر است : حی الدیار بمنشد فالمنتضی
فالهضب هضب رواوتین الی لأی.
( از معجم البلدان چ 1957 م. ).
رواوه. [ رَ وَ / وِ] ( اِ ) رباب را گویند، و آن سازی است مشهور و معنی ترکیبی آن آواز حزین برآورنده است ، چه رو، آواز حزین و آوه برآورنده صدا و ندا باشد. ( برهان قاطع ). و آنرا معرب کرده ، رباب گفته اند که معروف است و نام بعضی نهاده اند مانند رباب و ربابه. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). آلتی از موسیقی که رباب نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). شاشنگ. شاشک. شارشک. رجوع به رباب و شاشنگ شود.