ترک چشم او ز مستی هرچه با من راز گفت
غمزه غماز باآن شوخ یک یک بازگفت.
مابین دو زلفت رخ روشن عجب افتاد
این طرفه که یک ماه میان دو شب افتاد.
آنان که وصف حسن تو تقریر می کنند
خواب ندیده را همه تعبیر می کنند
در صورت بهار ارم جلوه می دهند
تا مصحف جمال تو تفسیر می کنند.
( از تذکره صبح گلشن ذیل لکنتی ).
و رجوع به لکنتی شود.