روان شناسی عصب شناختی

دانشنامه آزاد فارسی

روان شناسی عصب شناختی (neuropsychology)
(یا: نوروپسیکولوژی) شاخه ای از عصب شناسی. این شاخه با روان پزشکی و روان شناسی وجوه اشتراک دارد و بیشتر دربارۀ صدمه یا بیماری های قشر مغز به ویژه اختلالات ادراک، حافظه، زبان و رفتار است که از بیماری های مغزی ناشی می شوند. اصلی ترین مسئله در عصب شناسی روان چگونگی ارتباط کارکردهای ذهنی، نظیر ادراک، حافظه، و شروع و کنترل اعمال با مغز است. بعضی از پژوهشگران مانند پل بروکا، جراح فرانسوی (۱۸۲۴ـ۱۸۸۰)، و کارل ورنیکه طرفدار رویکرد کل نگر بودند و اعتقاد داشتند که در همۀ فعالیت ها یا کارکردهای ذهن، کل مغز دخیل است. برخی دیگر، ازجمله جان هوگلینگز جکسون، عصب شناس انگلیسی (۱۸۳۵ـ۱۹۱۱)، و کورت گلداشتاین (۱۸۷۸ـ۱۹۶۵)، دربارۀ یافتن کارکردهای خاص در نواحی جداگانۀ مغز پژوهش کرده اند. با این همه، هدف نهایی همواره درک ساخت کارهای شناخت و رفتار و کشف چگونگی کارکرد مغز بوده است. مطالعات دربارۀ اثر صدمات مغزی خاص و تغییرات شناختی و رفتاری مرتبط با آن، مثلاً در زبان پریشی، به همراه کار تجربی دقیق روی حیوانات، برخی از جنبه های کارکرد مغز را روشن کرده و برای مداوای بیماران مبتلا به صدمات مغزی و کمک به آنان در درک بیماری شان راه هایی ارائه داده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس