[ویکی فقه] دین و روان شناسی با این که ممکن است چنین به نظر آید که دو قلمرو متفاوت و جدای از هم می باشند، ولی هم تاریخ طولانی مشترک با هم دارند و هم موضوعات و مسائلشان مشترک و واحداند. موضوع هر دوی آنها انسان بوده و هدف و غایت هر دو سلامت ، سعادت و فلاح و رستگاری انسان است (Van Leeowen، ۱۹۸۴). و هر دو برای رسیدن به این فلاح و رستگاری دستورالعمل صادر کرده و تجویزاتی را توصیه می کنند (Adams، ۱۹۷۶). تاریخ دین، مطمئناً به اندازه خود بشر قدمت دارد; در حالی که روان شناسی معاصر پدیده نسبتاً جدیدی است (Lundin، ۱۹۷۲). این نوشتار، ریشه های روان شناسی را در دین، و ظهور آن را به عنوان یک رشته اصلی مجزای از دین بررسی کرده و درباره رابطه مناسب بین این دو، یعنی روان شناسی و دین به ویژه دین اسلام، پیشنهادهایی را مطرح می کند.
روان شناسی به عنوان علم توصیفی (descriptive)، تجویزی(prescriptive) و تکنیکی (technical)برای معلوم کردن چگونگی شکل گیری روان شناسی معاصر آن طور که در طول سال ها ظهور یافته و هم چنین برای شناخت رابطه دین با روان شناسی، بهتر است روان شناسی را دارای سه کارکرد، یعنی کارکردهای توصیفی، تجویزی و تکنیکی بدانیم (Coe، ۱۹۶۱).
کارکرد توصیفی روانشناسی
جنبه توصیفی روان شناسی، عمل کردهای روان انسان را توضیح داده و تبیین می کند.توضیح پویایی روان، شناخت رابطه و تأثیر سه عامل ـ اراده، ژن و محیط ـ در رفتار، از جمله مثال های معدودی از وظایف روان شناسی توصیفی اند.
کارکرد تجویزی روانشناسی
جنبه تجویزی روان شناسی، شامل توصیه ها و دستورالعمل هایی است که غرض از آنها ایجاد تغییر در شخصیت و تأثیر در بهداشت روانی است. این دستورالعمل ها شامل پیشنهادها و راهنمایی هایی به منظور تحصیل بهداشت روان ، پیش گیری از بیماری ها و رهایی از اختلالات روانی می باشند.تحقیقات درباره چگونگی یک زندگی خوب و سالم، تمایز بین تفکر عقلانی و غیر عقلانی، چگونگی اداره مناسب و صحیح زندگی خانوادگی، روابط بین فردی مناسب و توصیه های خاص در مورد تربیت و آموزش کودک، مثال هایی از جنبه تجویزی روان شناسی هستند. همان طور که مشاهده می گردد در تمام این مثال ها یک امر مشترک وجود دارد و آن این که یا اشارتاً و یا مؤکداً تجویز می شود انسان برای کسب مطلوب ترین مرتبه از بهداشت روان چگونه (باید) باشد و چه کاری (باید) انجام دهد.
کارکرد تکنیکی روانشناسی
...
روان شناسی به عنوان علم توصیفی (descriptive)، تجویزی(prescriptive) و تکنیکی (technical)برای معلوم کردن چگونگی شکل گیری روان شناسی معاصر آن طور که در طول سال ها ظهور یافته و هم چنین برای شناخت رابطه دین با روان شناسی، بهتر است روان شناسی را دارای سه کارکرد، یعنی کارکردهای توصیفی، تجویزی و تکنیکی بدانیم (Coe، ۱۹۶۱).
کارکرد توصیفی روانشناسی
جنبه توصیفی روان شناسی، عمل کردهای روان انسان را توضیح داده و تبیین می کند.توضیح پویایی روان، شناخت رابطه و تأثیر سه عامل ـ اراده، ژن و محیط ـ در رفتار، از جمله مثال های معدودی از وظایف روان شناسی توصیفی اند.
کارکرد تجویزی روانشناسی
جنبه تجویزی روان شناسی، شامل توصیه ها و دستورالعمل هایی است که غرض از آنها ایجاد تغییر در شخصیت و تأثیر در بهداشت روانی است. این دستورالعمل ها شامل پیشنهادها و راهنمایی هایی به منظور تحصیل بهداشت روان ، پیش گیری از بیماری ها و رهایی از اختلالات روانی می باشند.تحقیقات درباره چگونگی یک زندگی خوب و سالم، تمایز بین تفکر عقلانی و غیر عقلانی، چگونگی اداره مناسب و صحیح زندگی خانوادگی، روابط بین فردی مناسب و توصیه های خاص در مورد تربیت و آموزش کودک، مثال هایی از جنبه تجویزی روان شناسی هستند. همان طور که مشاهده می گردد در تمام این مثال ها یک امر مشترک وجود دارد و آن این که یا اشارتاً و یا مؤکداً تجویز می شود انسان برای کسب مطلوب ترین مرتبه از بهداشت روان چگونه (باید) باشد و چه کاری (باید) انجام دهد.
کارکرد تکنیکی روانشناسی
...
wikifeqh: روان_شناسی_دین