روان امدن

پیشنهاد کاربران

روان آمدن ؛ تند و سریع آمدن. به چابکی و چالاکی آمدن :
دگر گفت کو از ره هفتخوان
سوی رزم ارجاسب آمد روان.
فردوسی.