( رواحة ) رواحة. [ رَ ح َ ] ( ع اِ ) سرور که به حدوث یقین حاصل شود و یافتن آن سرور را. ( از معجم متن اللغة ). سرور و خوشحالی که به یقین چیزی حاصل شود. ( ناظم الاطباء ). رَواح.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). رَویحة. ( معجم متن اللغة ). رجوع به رواح و رویحة شود. رواحة.[ رَ ح َ ] ( اِخ ) عبداﷲبن... صحابی است. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). رجوع به عبداﷲبن رواحة شود.