رواجب

لغت نامه دهخدا

رواجب. [ رَ ج ِ ] ( ع اِ ) پیوندهای بیخ انگشتان یا شکمهای مفاصل انگشتان یا استخوانهای انگشتان است یا پیوندهای استخوان آن یا پشت استخوانهای انگشتان یا مابین پیوندهای انگشتان و استخوانهای آن یا پیوندهای نزدیک سرانگشتان. واحد آن راجبة و رُجْبة است. ( از منتهی الارب ) ( از معجم متن اللغة ). مفاصل اصول انگشتان و گویند: «یدک علی محو خطوطالرواجب اقدر منها علی محو خطوطالمواجب ». ( از اقرب الموارد ).
- رواجب الحمار ؛ رگهای مخارج آواز خر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ).

فرهنگ فارسی

پیوندهای بیخ انگشتان یا شکمهای مفاصل انگشتان یا استخوانهای انگشتان است یا پیوندهای استخوان آن یا پشت استخوانهای انگشتان یا ما بین پیوندهای انگشتان و سر استخوانهای آن یا پیوندهای نزدیک سر انگشتان

پیشنهاد کاربران

بپرس