رواج پذیرفتن.[ رَ پ َ رُ ت َ ] ( مص مرکب ) روایی گرفتن. پررونق شدن. گرمی و رونق گرفتن. رجوع به رواج شود : طعن بوجهل رواجی نپذیرد هرگزهر کجا فاش بود معجزه پیغمبر.سیف اسفرنگ.