روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان اثر هانری کربن(1903-1978م)، کتابی است به زبان فارسی و با موضوع فلسفه و حکمت اسلامی. گزارش و ترجمه این کتاب را احمد فردید و عبدالحسین گلشن انجام داده‎اند.
نویسنده در این اثر به بیان تأثیرات فلسفه ایران باستان بر حکمت اشراق پرداخته است. این کتاب، حاصل پیاده‎سازی سخنرانی کربن در جمع انجمن ایران‎شناسی در دهم آبان 1324 در موزه ایران باستان است.
کتاب دارای، مقدمه غلامرضا اعوانی، رئیس وقت موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، سرآغاز به قلم آقای پورداود، دیباچه به قلم هانری کربن و محتوای مطالب است.
غلامرضا اعوانی در مقدمه‎اش بر کتاب از علت چاپ این کتاب و برخی کتاب‎های دیگر کربن به مناسب صدمین سال تولد او یاد می‎کند و از شخصیت و گرایش علمی کربن و تأثیر او در انتقال افکار شیعی به غربیان سخن می‎گوید. وی همچنین ترجمه این کتاب به دست دکتر فردید و عبدالحمید گلشن را نقطه قوتی برای آن به شمار می‎آورد.
در مقدمه آقای پورداود به این نکته اشاره شده که این کتاب حاصل پیاده‎سازی سخنرانی کربن در جمع انجمن ایران‎شناسی در دهم آبان 1324 در موزه ایران باستان است و به جهت امکان استفاده فارسی زبانان از آن به تصمیم همان انجمن که خود کربن هم جزء افراد آن بوده به فارسی ترجمه شده است. وی، سپس به معرفی سرگذشت مختصری از سهروردی می‎پردازد و بعدازآن از کربن به خاطر برداشتن گرد غفلت از زحمات سهروردی تشکر می‎کند.
کربن در مقدمه‎اش بیان می‎کند که «باید با کمال صراحت، منحنی تغییرات جهان را در شرق و به‎ویژه در ایران بنگریم. بدون شک، دوستان خاورى ما از همان وسوسه‎اى که بررسى‎هاى تاریخى ما از آن نشأت یافته، برانگیخته نشده‎اند. ازاین‎رو در بنیاد طرح‎هاى جمعى ما، فضایى خالى- به‎اشتباه- ایجاد شده، همین نقصان است که ما باید آن را جبران نماییم و بدین کار، جز با کوششى همگانى توفیق نتوان یافت و در صورت توفیق، ممکن است ثروتى بى‎پایان- که به‎وسیله متفکران ایران محفوظ مانده- به‎منزله پاره‎سنگى براى تقدیر و تعیین مقادیر معدوم، مغلوط و یا فاسد، تلقى گردد.» وی بیان می‎کند که در این صفحات در پی نشان دادن طریقه این نکته است که آثار سهروردی را می‎توان به‎مثابه نقطه عزیمت به‎حساب آورد. «آزمایش قطعى را جز در ایران نمى‎توان اعمال کرد، چه در این کشور، هنوز منابع زنده همه الهامات اندیشه سهروردى «اشراقى» که هم خود از آن‎ها سیراب شده و هم محرک پیدایش آن‎ها گردیده، موجود است.» «فکر ایرانى به زبان پهلوى، پارسى و تازى، تعبیر و بیان شده و آن نگهبان میراثى است که از یک نوع بینش ملى محدود، بسیار بالاتر است، بلکه به‎منزله جهانى مینوى- که در آن مى‎توانیم پذیرایى مهمانان و زائران اقطار دیگر را مشاهده کنیم- خود را محفوظ داشته است. مشخصاً نوشته‎هاى سهروردى از همه محرک‎هایى که به هنگام خود در وجدان ایرانى انعکاس یافته، برخوردار است. به همین جهت است که مطالعه آثار وى، جز به‎منزله نقطه عزیمت نیست، ولى باید به کسب این نقطه توفیق یافت و بدان منظور، نبشته‎هاى مزبور را مورد توجه قرار داد.»

پیشنهاد کاربران

بپرس