ترتیب: قدیمیجدیدرای موافقرای مخالف
آرش ناصری٢٠:٥٢ - ١٤٠٣/١١/١٨روابط اتریش و ایران به مجموعه روابط اقتصادی، علمی و فرهنگی میان ایران و اتریش گفته می شود که از حدود ۱۶۰ سال پیش تا امروز ادامه داشته و همواره کم تنش در جریان بوده است. از مهمترین رویدادهای حادث شده در روابط دوجانبه دو کشور، می توان به میزبانی اتریش برای مذاکرات هسته ای ایران اشاره داشت که به توافق نهایی برنامه هسته ای ایران انجامید.
... [مشاهده متن کامل]
نخستین رابطه دیپلماتیک دو کشور، به سندی که از جانب شاه طهماسب اول در سال ۱۵۵۲ ( میلادی ) به خاندان هابسبورگ ارسال شده، باز می گردد.
بعد از تأسیس فرهنگستان خاورشناسی اتریش، برخی از فارغ التحصیلان این مرکز، با سفر به خاورمیانه و ایران، اقدام به نشر دادن ادبیات و شعر ایران در مجامع ادبی اروپا نمودند. از جمله این افراد می توان به جوزف ون هامر پورگشتال اشاره کرد که نخستین فردی بود که دیوان حافظ را به زبان آلمانی ترجمه کرد که این ترجمه، بعده ها مورد الهام گوته قرار گرفت.
روابط دوجانبهٔ دو کشور در زمان قاجار توسط عباس میرزا ادامه یافت. وی که به دنبال تجهیز قوای ایران در مقابل ارتش روسیه بود، نامه ای به کلمنس ونتسل فون مترنیخ ارسال کرد و درخواست خرید برخی از سلاح های اتریشی را کرد که احتمالاً توسط فون مترنیخ رد شده است.
روابط دو کشور به بهانه تأسیس دارالفنون، وارد مرحله جدیدی شد. دعوت امیرکبیر از اساتید دانشگاهی اتریش در رشته های معدن و پزشکی برای عزیمت به ایران و تدریس در دارالفنون، موجب نزدیکی بیشتر دو کشور به یکدیگر شد. از آنجا که معلمان روسی، فرانسوی و انگلیسی اعزام شده در گذشته، نتوانسته بودند که انتظارات امیرکبیر را برآورده کنند و به جای آموزش دروس تخصصی، بیشتر سعی در انتشار افکار و عقاید سیاسی دولت های متبوع خود را داشتند. در نهایت، ۹ مربی از اتریش به ایران آمد که ۷ نفر از آن ها مورد تأیید قرار گرفتند و مشغول به کار شدند. اما از آنجا که پیش از ورود این نفرات، امیرکبیر به قتل رسید، در زمان شروع فعالیت آنان، هیچ حامی در ایران نبود که در مقابل کارشکنی های روسیه و انگلیس و میرزاآقاخان نوری، از آن ها حمایت کند. در نهایت، با فوت و استعفای این مربیان، این پروژه با موفقیت ناچیزی پایان یافت.
در سال های بعد، در خلال دو سفر ناصرالدین شاه به اتریش و دیدار با مقامات این کشور و بازدید از قشون آنها، چند قرار داد دوجانبه منعقد شد که مهمترین دستاورد آن ها، تبدیل چاپارخانه های کشور به یک اداره پست منسجم و تشکیل پلیس تهران، احداث تلفنخانه از کاخ شاه به مرکز شهر و جذب چند مربی و تکنسین ماهر برای دارالفنون و کارگاه های صنعتی دانست. با اینحال، کارشکنی های روسیه و بریتانیا، باعث شد که هیچگاه موفقیت کاملی در خصوص حضور اتریشی ها در ایران، فراهم نشود


گزارش
... [مشاهده متن کامل]
نخستین رابطه دیپلماتیک دو کشور، به سندی که از جانب شاه طهماسب اول در سال ۱۵۵۲ ( میلادی ) به خاندان هابسبورگ ارسال شده، باز می گردد.
بعد از تأسیس فرهنگستان خاورشناسی اتریش، برخی از فارغ التحصیلان این مرکز، با سفر به خاورمیانه و ایران، اقدام به نشر دادن ادبیات و شعر ایران در مجامع ادبی اروپا نمودند. از جمله این افراد می توان به جوزف ون هامر پورگشتال اشاره کرد که نخستین فردی بود که دیوان حافظ را به زبان آلمانی ترجمه کرد که این ترجمه، بعده ها مورد الهام گوته قرار گرفت.
روابط دوجانبهٔ دو کشور در زمان قاجار توسط عباس میرزا ادامه یافت. وی که به دنبال تجهیز قوای ایران در مقابل ارتش روسیه بود، نامه ای به کلمنس ونتسل فون مترنیخ ارسال کرد و درخواست خرید برخی از سلاح های اتریشی را کرد که احتمالاً توسط فون مترنیخ رد شده است.
روابط دو کشور به بهانه تأسیس دارالفنون، وارد مرحله جدیدی شد. دعوت امیرکبیر از اساتید دانشگاهی اتریش در رشته های معدن و پزشکی برای عزیمت به ایران و تدریس در دارالفنون، موجب نزدیکی بیشتر دو کشور به یکدیگر شد. از آنجا که معلمان روسی، فرانسوی و انگلیسی اعزام شده در گذشته، نتوانسته بودند که انتظارات امیرکبیر را برآورده کنند و به جای آموزش دروس تخصصی، بیشتر سعی در انتشار افکار و عقاید سیاسی دولت های متبوع خود را داشتند. در نهایت، ۹ مربی از اتریش به ایران آمد که ۷ نفر از آن ها مورد تأیید قرار گرفتند و مشغول به کار شدند. اما از آنجا که پیش از ورود این نفرات، امیرکبیر به قتل رسید، در زمان شروع فعالیت آنان، هیچ حامی در ایران نبود که در مقابل کارشکنی های روسیه و انگلیس و میرزاآقاخان نوری، از آن ها حمایت کند. در نهایت، با فوت و استعفای این مربیان، این پروژه با موفقیت ناچیزی پایان یافت.
در سال های بعد، در خلال دو سفر ناصرالدین شاه به اتریش و دیدار با مقامات این کشور و بازدید از قشون آنها، چند قرار داد دوجانبه منعقد شد که مهمترین دستاورد آن ها، تبدیل چاپارخانه های کشور به یک اداره پست منسجم و تشکیل پلیس تهران، احداث تلفنخانه از کاخ شاه به مرکز شهر و جذب چند مربی و تکنسین ماهر برای دارالفنون و کارگاه های صنعتی دانست. با اینحال، کارشکنی های روسیه و بریتانیا، باعث شد که هیچگاه موفقیت کاملی در خصوص حضور اتریشی ها در ایران، فراهم نشود



0 | 0