بگفت و درآمد کک کوهزاد
چو نر اژدها سوی او رو نهاد.
( کک کوهزاد ).
سوی هندستان اصلی رو نهادبعد شدت از فرج دل گشته شاد.
مولوی.
هرکه دارد حسن خود را بر مرادصد قضای بد سوی او رو نهاد.
مولوی.
بوسه دادندی بدان نام شریف رو نهادندی بدان وصف لطیف.
مولوی.
زنجیردر گردن شیخ کرده رو بشهر نهادند.( گلستان ).
رجوع به روی نهادن شود.