رو تافتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) پشت کردن. چهره رابسوی دیگر متوجه کردن. روی برگردانیدن : آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رو متاب.مولوی.ره این است رو از حقیقت متاب.سعدی ( بوستان ).|| گریختن. فرار کردن.