رهیده

/rahide/

معنی انگلیسی:
safe

لغت نامه دهخدا

( رهیدة ) رهیدة. [ رَ دَ ] ( ع ص ، اِ ) زن جوان نازک اندام تازه روی. ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). || نوعی از طعام که از گندم کوفته و شیر ترتیب دهند. ( ازاقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).
رهیده. [ رَ دَ / دِ ] ( ن مف / نف )نجات یافته. خلاص شده. ( فرهنگ فارسی معین ). فائز. مستخلص. ( یادداشت مؤلف ). منجو. ( منتهی الارب ): انهیار؛ رهیده شدن. انقیاص ؛ رهیده شدن. انبشاق ؛ رهیده شدن بندآب. ( تاج المصادر بیهقی ). هور؛ رهیده شدن. ( دهار ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) نجات یافته خلاص شده .
زن جوان نازک اندام تازه روی

فرهنگ معین

(رَ دِ ) (ص مف . ) نجات یافته .

فرهنگ عمید

رهاشده، آزادشده، نجات یافته.

پیشنهاد کاربران

بپرس