رهیاءه

لغت نامه دهخدا

( رهیاءة ) رهیاءة. [ رَهَْ ی َ ءَ ]( ع مص ) گران گردانیدن یک تنگ بار نسبت به تنگ بار دیگر. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || پرآب شدن هردو چشم از مشقت و تعب یا از پیری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || تباه و نااستوار کردن رای. || نااستوار کردن بار چنانکه به یک جانب مایل و کج باشد. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || آماده باریدن گردیدن ابر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) ضعف. سستی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس