خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای.
فردوسی.
گرفتند نفرین بر آن رهنمای به زخمش فکندند هریک ز پای.
فردوسی.
هر جایگه که رای کند دولتش رفیق هر جایگه که روی کند بخت رهنمای.
فرخی.
سپاس از خدا ایزد رهنمای که از کاف و نون کرد گیتی به پای.
اسدی.
رجوع به راهنمای و رهنما و راهنما شود.