رهزنی

لغت نامه دهخدا

رهزنی. [ رَ زَ ] ( حامص مرکب ) راهزنی. عمل و صفت راهزن و رهزن. ( یادداشت مؤلف ) :
نه مردی است این دزدی و رهزنی
بدین کار واپس تر از هر زنی.
فردوسی.
رجوع به رهزن و راهزنی شود.
- رهزنی کردن ؛ دزدی کردن در راه. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

عمل راهزن غارت در جاده ها .

فرهنگ معین

(رَ زَ ) (حامص . ) نک راهزنی .

پیشنهاد کاربران

بپرس