دیکشنری
مترجم
بپرس
رهدان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
رهدان. [ رَ ] ( نف مرکب ) راهدان. داننده و بلد راه. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به راهدان شود.
پیشنهاد کاربران
راهنما
بلد راه
او که در رهبری مرا یار ست
راهدان ست و نیز هشیار ست
✏ �نظامی�
+ عکس و لینک