رها سازی

/rahAsAzi/

معنی انگلیسی:
desertion, emancipation, extrication

مترادف ها

abandon (اسم)
واگذاری، بیخیالی، رها سازی

triggering (اسم)
رها سازی، راه اندازی

emancipation (اسم)
رها سازی، رهایی، تخلیص، رستگاری، ازادی

abandonment (اسم)
واگذاری، رها سازی، ترک، متارکه

dereliction (اسم)
رها سازی، ترک، خبط، فتور و سستی

quit (اسم)
رها سازی، ترک

فارسی به عربی

خروج
انعتاق , ترک , حیویة

پیشنهاد کاربران

بپرس