دیکشنری
مترجم
بپرس
رنگارنگ کردن
معنی انگلیسی
:
color
,
shoot
دنبال کنید
مترادف ها
variegate
(فعل)
خال خال کردن، متنوع کردن، رنگارنگ کردن، جورواجور کردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها