رنگ گردیدن. [ رَ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) تغییر یافتن رنگ. دگرگون شدن لون : من نمی گویم ز گلزارت کسی گل چیده است رنگ آن سیب زنخدان اندکی گردیده است.صائب ( از آنندراج ).