رنگ پریده کردن


معنی انگلیسی:
blanch, bleach, blench, pale

مترادف ها

blanch (فعل)
سفید شدن، رنگ پریده کردن، سفیدکردن، سفید پوست کردن، رنگ چیزی را بردن، رنگ پریده یا سفید شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس