رنگ و وارنگ

/rangovArang/

لغت نامه دهخدا

رنگ و وارنگ. [ رَ گ ُرَ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) رنگارنگ. رنگ برنگ. رنگ دردرنگ. رنگ رنگ و به رنگهای مختلف. به الوان گوناگون. رجوع به رنگارنگ و رنگ برنگ و رنگ دررنگ و رنگ رنگ شود.

فرهنگ فارسی

رنگارنگ رنگ برنگ رنگ در رنگ رنگ رنگ و برنگهای مختلف

پیشنهاد کاربران

رنگ و وارنگ: [ اصطلاح در تداول عامه]رنگارنگ ، رنگ به رنگ .
( ( یکهو صدای ویژ بلند شد و همه ی سرها چرخید رو به پشت بام . از پشت بام فشفشه های رنگی هوا رفت و آسمان بالای خانه رنگ و وارنگ شد . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 228. ) )
رنگ و وارنگ

بپرس