رنگ سوختن. [ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) رنگ بردن. ( آنندراج ). رجوع به رنگ بردن شود : با تف سینه ساختم طره ناله آتشین رنگ ترانه با رخ بانگ هزار سوختم.طالب آملی ( از آنندراج ).