رنگ رو
لغت نامه دهخدا
- رنگ رورفته ؛ رنگ پریده. بیرنگ شده. رجوع به رنگ پریده و رنگ پریدن شود.
رنگ رو. [ رَ رَ / رُو ] ( نف مرکب ) آنچه رنگش برود. آنچه رنگش ثابت نیست. جامه یا پارچه ای که رنگ آن از آفتاب بشود. رنگ باز ( در لهجه مردم خراسان ).
فرهنگ فارسی
رنگ چهره، رنگ صورت که بیماری واندوه رانمایان کند
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید