fret (فعل)کج خلقی کردن، جویدن، ساییده شدن، جور بجور کردن، گلابتون دوزی کردن، اخم کردن، پوست را بردن، وهوی های کردن، رنگ امیزی کردنlay in (فعل)ادعا کردن، اندوختن، رنگ امیزی کردن، ذخیره کردنlimn (فعل)رنگ امیزی کردن، تذهیب کردن، مصور کردن، اب رنگ زدن