رنگ آمیزی جانور. رنگ آمیزی جانوری ظاهر کلی یک حیوان است که از انعکاس یا انتشار نور از سطوح آن حاصل می شود. برخی از جانوران دارای رنگ های روشن هستند، در حالی که برخی دیگر به سختی دیده می شوند. در برخی گونه ها مانند طاووس، نر دارای نقش های قوی، رنگ های برجسته و رنگین کمانی است، در حالی که ماده به مراتب کمتر دیده می شود.
رنگ آمیزی جانوران برای سده ها موضوع مورد علاقه و تحقیق در زیست شناسی بوده است. در دوران کلاسیک، ارسطو ثبت کرد که هشت پا زمانی که نگران می شد، می توانست رنگ خود را تغییر دهد تا با پس زمینه اش هماهنگی داشته باشد. [ ۱]
رابرت هوک در کتاب Micrographia خود در سال ۱۶۶۵، رنگ های «فوق العاده» ( ساختاری، نه رنگدانه ای ) پرهای طاووس را شرح می دهد. [ ۲]
بر اساس تئوری انتخاب طبیعی چارلز داروین در سال ۱۸۵۹، ویژگی هایی مانند رنگ آمیزی فرگشت جانوران را با ایجاد مزیت تولیدمثلی به وجود آورد. به عنوان مثال، افراد با استتار کمی بهتر از سایر گونه های مشابه، به طور متوسط فرزندان بیشتری از خود به جای می گذارند. داروین در کتاب خاستگاه گونه ها دربارهٔ سیاه خروس ها توضیح می دهد. [ ۳]
• استتار
• حواس پرتی
• هشدار
• وحشت زده کردن
• حرکت خیره کننده
• حفاظت فیزیکی
• تنظیم دما
• رنگ آمیزی اتفاقی
• خدمات تبلیغاتی
داروین مشاهده کرد که نرهای برخی از گونه ها، مانند پرندگان بهشتی، بسیار متفاوت از ماده ها هستند.
رنگ به طور گسترده ای برای سیگنال دهی در جانوران مختلف مانند پرندگان و میگو استفاده می شود. سیگنال دهی حداقل سه هدف را شامل می شود:
• تبلیغاتی، برای نشان دادن یک قابلیت یا خدمات به جانوران دیگر، چه در یک گونه یا گونه دیگر.
• انتخاب جنسی، که در آن اعضای یک جنس جفت گیری با اعضای رنگی مناسب از جنس دیگر را انتخاب می کنند و در نتیجه باعث ایجاد چنین رنگ هایی می شود.
• هشدار، برای نشان دادن زیان آور بودن جانور، به عنوان مثال می تواند نیش بزند، سمی است یا تلخ مزه است. سیگنال های هشدار ممکن است به طور واقعی یا نادرست تقلید شوند.
• تقلید باتسی، که در آن یک گونه خوراکی شبیه یک گونه ناپسند یا خطرناک است. این بیشتر در حشراتی مانند پروانه ها دیده می شود. یک مثال آشنا، شباهت مگس گلزار بی ضرر ( که نیش ندارند ) به زنبورها است.
• تقلید مولرین، که در آن دو یا چند گونه جانوری ناپسند یا خطرناک به یکدیگر شباهت دارند. این در میان حشراتی مانند زنبورها و زنبورها ( پرده بالان ) رایج است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفرنگ آمیزی جانوران برای سده ها موضوع مورد علاقه و تحقیق در زیست شناسی بوده است. در دوران کلاسیک، ارسطو ثبت کرد که هشت پا زمانی که نگران می شد، می توانست رنگ خود را تغییر دهد تا با پس زمینه اش هماهنگی داشته باشد. [ ۱]
رابرت هوک در کتاب Micrographia خود در سال ۱۶۶۵، رنگ های «فوق العاده» ( ساختاری، نه رنگدانه ای ) پرهای طاووس را شرح می دهد. [ ۲]
بر اساس تئوری انتخاب طبیعی چارلز داروین در سال ۱۸۵۹، ویژگی هایی مانند رنگ آمیزی فرگشت جانوران را با ایجاد مزیت تولیدمثلی به وجود آورد. به عنوان مثال، افراد با استتار کمی بهتر از سایر گونه های مشابه، به طور متوسط فرزندان بیشتری از خود به جای می گذارند. داروین در کتاب خاستگاه گونه ها دربارهٔ سیاه خروس ها توضیح می دهد. [ ۳]
• استتار
• حواس پرتی
• هشدار
• وحشت زده کردن
• حرکت خیره کننده
• حفاظت فیزیکی
• تنظیم دما
• رنگ آمیزی اتفاقی
• خدمات تبلیغاتی
داروین مشاهده کرد که نرهای برخی از گونه ها، مانند پرندگان بهشتی، بسیار متفاوت از ماده ها هستند.
رنگ به طور گسترده ای برای سیگنال دهی در جانوران مختلف مانند پرندگان و میگو استفاده می شود. سیگنال دهی حداقل سه هدف را شامل می شود:
• تبلیغاتی، برای نشان دادن یک قابلیت یا خدمات به جانوران دیگر، چه در یک گونه یا گونه دیگر.
• انتخاب جنسی، که در آن اعضای یک جنس جفت گیری با اعضای رنگی مناسب از جنس دیگر را انتخاب می کنند و در نتیجه باعث ایجاد چنین رنگ هایی می شود.
• هشدار، برای نشان دادن زیان آور بودن جانور، به عنوان مثال می تواند نیش بزند، سمی است یا تلخ مزه است. سیگنال های هشدار ممکن است به طور واقعی یا نادرست تقلید شوند.
• تقلید باتسی، که در آن یک گونه خوراکی شبیه یک گونه ناپسند یا خطرناک است. این بیشتر در حشراتی مانند پروانه ها دیده می شود. یک مثال آشنا، شباهت مگس گلزار بی ضرر ( که نیش ندارند ) به زنبورها است.
• تقلید مولرین، که در آن دو یا چند گونه جانوری ناپسند یا خطرناک به یکدیگر شباهت دارند. این در میان حشراتی مانند زنبورها و زنبورها ( پرده بالان ) رایج است.
wiki: رنگ آمیزی جانور