رنجر
/renjer/
فرهنگ عمید
۲. (نظامی ) تفنگ دار یا گشتی سواره.
۳. کسی که بیش از حد معمول دارای قدرت و توانایی باشد.
۴. (نظامی ) هریک از افرادی که تعلیمات خاصی به آن ها داده می شود تا از هر نوع مانع به خصوص در کوه ها و جنگل ها با چالاکی و مهارت عبور کنند، تکاور.
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:تکاور
wikijoo: رنجر
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
رنجر ها قدرت خاص دارن
آینده رو می بینن البته اینکه چه روزی و چه شخصی رو ببینن دست خودشون نیست
آینده رو می بینن البته اینکه چه روزی و چه شخصی رو ببینن دست خودشون نیست
اولاً فکر کنم نوشتار انگلیسی باید اصلاح شود rengerغلط بوده و باید به جای eاولaقرار دادranger
ضمناً به معنای ولگرد و خانه بدوش هم بکار میرود اما اصطلاحی برای تکاورانی است که بدون نیاز به پشتیبانی های زیاد خودکفا و تنها توانایی انجام ماموریت ها را دارند. ضمنا بعنوان جنگلبان نیز به کار میرود
ضمناً به معنای ولگرد و خانه بدوش هم بکار میرود اما اصطلاحی برای تکاورانی است که بدون نیاز به پشتیبانی های زیاد خودکفا و تنها توانایی انجام ماموریت ها را دارند. ضمنا بعنوان جنگلبان نیز به کار میرود
رنجر ( Renger ) :لغتی است روسی و به معنای لغوی آن به بچه های بی پدر و مادر در اتحاد جماهیر شوروی میگفتن . پس لغویش شد بی پدرو مادر . اما در اصطلاح چون شوروی این بچه ها رو بزرگ می کرد و یه جورایی بچه دولت
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
کمونیستی بودن و هزینه ها شونو میدادن اونارو نظامی و تحت آموزش های بسیار سخت در نموم طول عمرشون قرار میدادن و اینا میشدن نیروی نظامی مخصوص دولت شوروی ها و کمونیست ها لزا وقتی وارد ایران شدن نام رنجر روشون موند و به معنی تکاور و یا کماندو استفاده شد.
زنجر یعنی کماندوی قهرمان
رنجر = محیط بان
تکاور کماندو متحرک هجومی دوره 5ساله اموزش های سخت و دشوار رزمی در کوهستان یاد میگیرن برای مقابل با دشمن در شرایط سخت ودشوار کوهستان. . .
رزماور
ب نظرم رنجر یعنی زندگی در شرایط سخت و قدرتی ک بیش از افراد عادی داری
نترس دلیر شجاع وهمه فن حریف وآماده برای روزهای سخت درجنگ و فردی آماده برای نبرد
رنجر یا کماندو یعنی شخصی آماده جنگ چون رنجر ها یا کماندو ها آموزش های خیلی سختی میبینن برای روز کارزار
تکاور کماندو
نیروی مخصوص
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)