دیکشنری
مترجم
بپرس
رنجال
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
رنجال. [ رَ ] ( اِ ) طعام. خوردنی. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). قوت. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
طعام خوردنی
فرهنگ عمید
طعام خوردنی، خوراک.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها