رمل

/ramal/

مترادف رمل: ریزه سنگ، ریگ، شن، ماسه، پیشگویی

برابر پارسی: ریگ، شن، مهره نخود

معنی انگلیسی:
sand, geomancy

لغت نامه دهخدا

رمل. [ رَ ] ( ع مص ) ریگ انداختن در طعام. ( از منتهی الارب ). ریگ قرار دادن در طعام. ( از اقرب الموارد ). || آلودن به خون جامه را. ( از منتهی الارب ). آغشتن جامه را به خون. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغه ). || بافتن یا باریک بافتن بوریا را. ( از منتهی الارب ). باریک کردن نسیج را. ( ازاقرب الموارد ). || رمل سریر؛ آراستن و زینت دادن تخت و حصیر را به جواهر. ( از منتهی الارب ). زینت کردن تخت و حصیر را. ( از اقرب الموارد ). || برگهای خرما تافته پشت تخت گردانیدن و بافتن آن بدان. ( از منتهی الارب ). بافتن برگهای خرما را و آن را پشت تخت قرار دادن. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) ریگ. ج ، رِمال. ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) ( منتهی الارب ). نوع معروفی است از خاک و به خاک نیز اطلاق می شود. ج ، رِمال ، اَرْمُل. ( از اقرب الموارد ). ماسه.( یادداشت مؤلف ). ریگ روان. ( تحفه حکیم مؤمن ) ( مخزن الادویه ). صاحب تحفه آرد: در اصفهان ماسه نامند، در سیم گرم و خشک و مجفف و گرم شده او جهت نشف رطوبات و استسقاء و حمول ساییده او جهت قطع حیض و منع حمل بغایت مؤثر [ است ] و بالخاصیه آب خوشمزه را بدمزه و آب بدطعم را خوشمزه می کند. ( تحفه حکیم مؤمن ).

رمل. [ رَ ] ( ع اِ ) نام علمی است پیداکرده دانیال علیه السلام بدان جهت که جبرئیل علیه السلام بر ریگ نقطه ای چندکرده بود. ( آنندراج ). علمی است پیداکرده دانیال پیغمبر علیه السلام که جبرئیل علیه السلام آن را نقطه ای چند بنموده و گویند علمی است که در آن از اشکال شانزده گانه بحث می شود و نتیجه آن استعلام از مجهولات احوال عالم است و موضوع آن اشکال شانزده گانه و هدف آن وقوف بر احوال عالم است و صاحب این علم را رَمّال گویند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). و صاحب نفائس الفنون آرد: علم رمل عبارت است از معرفت طرق استدلال بر وقایعخیر و شر از اشکال مخصوصه و کیفیت استخراج و دلالات آن. آنچه در این قسم دانستن آن اهم باشد بیان کنیم.
فصل اول : در بیان واضع و کیفیت وضع. اما واضع، مشهور چنان است که دانیال پیغمبر بود و آنچه گویند این علم از معجزه اوست چنان است که او مدتی خلق را به حق دعوت می کرد و هیچکس بدو نمی گروید و التفات به سخن او نمی کرد. از آن شهر بیرون شده به شهر دیگر که او را نمی شناختند رفت و تخته حاصل کرده ریگ سرخ بر آنجا ریخت و در دکانی بنشست و خطی چند بر آنجا کشید و از احوال گذشته و آینده خبر می داد و جمله خبایا و دزدیده می گفت و آواز او به پادشاه آن اقلیم رسید و او را طلب نمود و بر سبیل امتحان چیزی چند از او پرسید، چنانچه واقع بود خبر داد، از او درخواست کرد تا ملازم او شود، دانیال او را با چهار کس از ملازمان ارشاد می کرد تا در این فن ماهرشدند. روزی دانیال به ایشان گفت رمل بزنید و بنگریددر این عصر کسی هست که پیغمبری را شاید یا نه. ایشان رمل زدند و گفتند هست... گفت اکنون حلیه او را بنویسید تا کدام است. ایشان صورت و شکل او بنوشتند و چون نگریستند همه صفت او بود. گفتند پیغمبر توئی و درحال به او بگرویدند. و اما وضع او بر چهار عنصر است بر این وجه.: نقطه اول را ناری خوانند و دوم را هوایی و سوم را آبی و چهارم را خاکی بر ترتیب وقوع عناصر و چون وضع از مفردات بود بعد از آن چون ترکیب کردند بر این مثال شد.:.: آن را جماعت نام کردند و بعد از آن نقصان می کردند و می افزودند تا شانزده خانه که حاصل ضرب چهار در چهار است حاصل شد. پس هر شکل راکه نقطه فرد بود اگر آن نقطه در اول باشد همچو لحیان آتشی خوانند و اگر در آخر همچو انکیس خاکی و اگر در وسط باشد اگر آب بود آبی و اگر بجای هوا بود هوایی. و اگر دو باشد همچو اجتماع ممتزج و قبض الداخل دو نقطه دارد: هوایی و خاکی. اما او را جهت آن خاکی خوانند که نقطه هوا میان آتش و آب است و او را از هیچیک یاری نبود بخلاف خاک ، پس قوت نقطه خاکی چون بیشتر بود خاکی خوانند و علی هذا القیاس.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

ریگ، ریگ نرم، شن، ماسه، رمال جمع، باران اندک، باران خفیف، افزونی درچیزی
۱ - ( مصدر ) حصیر بافتن . ۲ - بحری از نوزده بحر شعر مبتنی بر تکرار شش یا هشت بار فاعلاتن در هر بیت . ۳ - بحر شانزدهم از بحر موسیقی قدیم .
عمرانی گوید که نام موضعی است در شعر زهیر

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) حصیر بافتن . ۲ - بحری از نوزده بحر شعر مبتنی بر تکرار شش یا هشت بار فاعلاتن در هر بیت . ۳ - بحر شانزدهم از اصول موسیقی قدیم .
(رَ مْ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - شن ، ریگ نرم . ۲ - فنی برای پیشگویی و طالع بینی .
(رَ مَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - باران کم . ۲ - فزونی ، زیادی .

فرهنگ عمید

در عروض، بحری که از تکرار سه یا چهار بار فاعلاتن حاصل شود.
۱. ریگ، ریگ نرم، شن، ماسه.
۲. علمی که به عقیدۀ برخی از مردم به وسیلۀ آن می توان پیشگویی کرد و طالع کسی را به دست آورد.
۳. وسیله ای که با آن فال می گیرند و پیشگویی می کنند.

واژه نامه بختیاریکا

( رَمل ) شن و ماسه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رمل‏ نام یکی از علوم غریبه است. که ازآن به مناسبت در باب تجارت سخن‏ گفته ‏اند.
رَمْل شا خه ای از علوم و به معنای ریگ و سنگ ریزه است.

رَمل از علوم غریبه
رمل به معنای نخست، علمی است که در آن از اشکال شانزده گانه بحث می‏شود و نتیجه آن استعلام از مجهولات و وقوف به احوال عالم است. به دارنده چنین علمی «رمال» گویند.

دانیال پیامبر و رمل
علم رمل به حضرت دانیال پیغمبر علیه السّلام نسبت داده شده است.

آموزش رمل
...

دانشنامه عمومی

خاک بینی یا رَمّالی به فا ل بینی با نقش های خاک گفته می شود.
واژهٔ رمل از زبان عربی و به معنای ریگ یا ماسه است. [ ۱] چون دانیال نبی این معجزه را از اثر پر جبرئیل بر روی ریگ آموخت، بدین سبب به علم رمل مشهور گشته است.
تاریخچه ای دقیقی از رمل در دست نیست. برخی از استادان بنا به روایتی از ابن عباس اعتقاد دارند که رمل از معجزه های هفت تن از پیامبران به نام های آدم، شیث، ادریس، لقمان، شعیا، ارمیا و دانیال است. [ ۲]
در رمل، اساس کار ریختن نقطه است. این کار از دو راه صورت می پذیرد. یکی این که رمال به طور تصادفی در شانزده سطر تعدادی نقطه می کشد. سپس نقطه های هر سطر را دو به دو به هم وصل می کند. واضح است که از این طریق در انتهای هر سطر؛ یا یک نقطه باقی می ماند یا نقطه ای نمی ماند. در این صورت سطری را که تعداد نقاط آن فرد بوده ( فرد یا نقطه ) ، و سطری که تعداد نقطه های آن زوج بوده ( زوج یا خط ) محسوب می کنند. راه دیگر ریختن قرعه یا تاس است. اگر عدد تاس فرد باشد نشانگر نقطه و اگر زوج باشد نشانگر خط است. پس از تشکیل خط و نقطه ها آن ها را به صوت چهار ردیف چهارتایی می نویسند. که به آن ها امّهات می گویند. امهات همان چهار شکلی هستند که پس از ریختن ۱۶ سطر نقطه و جداسازی چهار چهار آنها و زیر هم نهادن حاصل می شوند [ ۳]
تاس عبارت است از چهار مهره چهار وجهی که روی یک محور سوار شده است که از این سیستم به صورت زوج یا دوتائی استفاده می شود. در دو وجه آن سه نقطه و در دو وجه دیگر، یکی دو و دیگری چهار نقطه وجود دارد. از نظر چینش، نقاط دو و چهار مقابل هم، و سه و سه نیز مقابل هم قرار دارند ولی طرز قرار گرفتن سه ها عکس هم است.
از ضرب این چهار شکل حاصل از قرعه یا ریختن نقطه زایجة رمل که شانزده خانه است بدست می آید.
بیوت ۵ و ۶ و ۷ و ۸ به ترتیب از بر هم نهادن سطور آتشی بادی آبی خاکی بیوت ۱ تا ۴ حاصل می شوند.
به گونه ای که  :
بیت ۵ حاصل سطور آتشی است بیت ۶ حاصل سطور بادی است بیت ۷ حاصل سطور آبی است بیت ۸ حاصل سطور خاکی است
اما بدانکه مابقی ۸ بیت دیگر با رعایت چهار قاعده زیر حاصل شوند به طریق صحیح  :
نقطه × نقطه = خط نقطه × خط = نقطه خط × نقطه = نقطه خط × خط = خط
تفسیر و استخراج ضمیر و حکم از این شانزده شکل صورت می پذیرد. در اصل استخراج ضمیر و حکم به دو طریق است:
عکس رملعکس رملعکس رمل
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

رَمْل
رَمْل
(در لغت به معنیِ ریگ) از علومِ غریبه، علمِ تفسیرِ خیر و شر با استفاده از شانزده شکلِ مخصوص، اعم از عناصرِ اربعه و دوازده صورتِ برآمده از آن. مشتی ریگ را دو به دو از هم جدا می کنند. واپسین واحد یا یک ریگ است که آن را فرد گویند و «۰» به حساب می آورند، یا دو ریگ است که آن را زوج می گویند و «/» شمار می کنند. رمالان برای سهولتِ کار هشت تاس ساخته اند که بر چهار سوی هریک از آن ها یکی از این دو شکلِ سعد را نقش و چهار تاس را در میله ای و چهار تاس دیگر را در میله ای کرده اند و محاسبه را با آن انجام می دهند. از این تاس ها به قرعه چهار شکل استخراج می کنند و آن را اُمّهات می نامند و پس از آن، از این چهار شکل، چهار شکلِ دیگر استخراج می کنند و آن را بنات می گویند و از این هشت شکل، چهار شکلِ دیگر استخراج می کنند و متولدات می نامند و چهار شکلِ استخراج شدۀ نهایی را زوائد گویند. شانزده شکلِ برآمده را هریک در خانۀ مقرر بر صفحۀ رمل می نهند و براساسِ خواصِ نمادینِ عناصرِ اربعه و بروجِ دوازده گانه، سعد و نحس، زشت و زیبا، آری و نه، تأمل و شتاب، حُب و بغض، سلامت و مرض، تاریک و روشن و جز آن ها را معلوم می کنند. ابداعِ رمل را به دانیالِ نبی نسبت داده اند. سُرخابِ رَمل مشهورترین اثر در توضیحِ علمِ رمل است.

پیشنهاد کاربران

شن، ماسه، ریگ، سنگریزه، از رمل سراسری بیابانهای عربستان یعنی از شن و ماسه صحراهای عربستان رجوع کنید به کتاب طلا در مس جلد اول ص 245 نوشته رضا براهنی

بپرس