رمقی

لغت نامه دهخدا

رمقی. [ رَ م َ ] ( اِخ ) شعیب بن ابی شعیب به این نسبت اشتهار دارد و وی از ابی المغیرة عبدالقدوس بن الحجاج روایت کند.( از انساب سمعانی ص 259 ). و رجوع به همان برگ شود.

فرهنگ فارسی

شعیب بن ابی شعیب باین نسبت اشتهار دارد و وی از ابی المغیره عبدالقدوس بن الحجاج روایت کند

پیشنهاد کاربران

ق حرف بیست وچهارم در الفبای فارسی، حرف بیست ویکم در الفبای عربی ( قاف ق ) و نوزدهمین حرف از حروف الفبای عبری ( کوف ק ) است.
در اغلب گویش های زبان فارسی حرف ق ( قاف ) و غ ( غین ) متفاوت تلفظ می شوند اما در برخی گویش ها و لهجه ها این دو حرف یکسان تلفظ می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

بیشتر واژه هایی که با همخوان /ق/ آغاز می شوند، ریشهٔ عربی دارد معرب هست در بعضی از واژه ها که از فارسی یا زبان های دیگر وارد زبان عربی شده و سپس دوباره وارد زبان فارسی شده است، همخوان ( صامت ) ابتدایی به �ق� تغییر کرده است. برای نمونه �قند� معرب �کند� و �قرمز� معرب �کرمست�. برخی دیگر از واژه های فارسی که همخوان غین در آن شنیده می شود به غلط با قاف نوشته شده است. مانند قباد، قشنگ، قالیچه و قلندر. بعضی از واژه های فارسی هم هستند که همخوان آغازین آن ها به �ق� تبدیل شده است. برای نمونه �قلک� که در اصل به صورت �کولک� و �غلک� رایج بوده است. حرف ق از حرف های عربی است طبق در کتاب فرهنگ واژه های اوستا این کلمه غ در این کتاب است.
لینک منبع. پایین قرار می دهم

منابع• https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ق
جدیر ببینید ۵ سال
سلام خسته نباشید بس کن کس خل خدا زده کس مغز خدا به من یه پولی بده به شما ها یه عقل بدهد. کس مغز کار ت فقط کس گفتم کس گو کس خل کیر تو هرچی بی اصالت
جدیری قاف در فارسی احمق یک عربی کصخل دیوانه
...
[مشاهده متن کامل]

بچه کونی چطور بی ناموس خواهر کسه مادر جنده با آن پدر تخم حرام اجداد تجاوز زاده حمله مغول ترک عثمانی هستند حرامی اوباش کوس جنده زاده کیر خر کردن کون پدر مادر خواهر بی با من اجداد سیم کش جاکش بی اصل نسبت خود بچه کونی اُبی 🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕

رمق، چون قاف دارد. پس فارسی نیست. چون در فارسی حرف قاف وجود ندارد. رمق یا عربی است یا تورکی
چون رمق را نمی توان به چهارده باب عربی برد. و در عربی هم خانواده ایی ندارد. عربی نیست.
رمق به معنای تاب و توان و مترادف با ایرماق ( نهر در تورکی ) یک کلمه تورکی است. مثل جمله، بدنیم ده رماقیم قالمی یب
رمق، چون قاف دارد. پس فارسی نیست. چون در فارسی حرف قاف وجود ندارد. رمق یا عربی است یا تورکی
چون رمق را نمی توان به چهارده باب عربی برد. و در عربی هم خانواده ایی ندارد. عربی نیست.
رمق به معنای تاب و توان و مترادف با ایرماق یک کلمه تورکی است. مثل جمله بدنیم ده رماقیم قالمی یب
توانی
قدرتی
جانی
قوتی

توان
جانی
قدرتی
توانی