رمزک

لغت نامه دهخدا

رمزک. [ رَ زَ ] ( اِ ) زحلوقة. ( مهذب الاسماء ). زحلوکة. ( منتهی الارب ). زحلوفة. جای لغزیدن کودکان از بالا به نشیب. ( از منتهی الارب ذیل لغت زحلوکة ).لخشک. چپچله. چچله. ترترک. رمژک. خیزنده. ( از برهان قاطع ). سرسره. نوعی از بازی است و آن چنان باشد که کودکان بر توده خاک تر می نشینند و دست از خود برداشته فرولغزند. ( از برهان قاطع ذیل لغت خیزنده ). و رجوع به لخشک و رمژک و زحلوقه و زحلوکه و زحلوفه شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس