رمباندن

لغت نامه دهخدا

رمباندن. [ رُ دَ ] ( مص ) خراب کردن. روی هم ریختن و خراب کردن دیوار و امثال آن.

فرهنگ فارسی

خراب کردن وروی هم ریختن، خراب کردن
خراب کردن روی هم ریختن و خراب کردن دیوار و امثال آن

فرهنگ عمید

خراب کردن و روی هم ریختن، خراب کردن سقف، دیوار، و مانند آن.

پیشنهاد کاربران

بپرس