رقیع
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. بیشرم.
۳. آسمان.
۴. آسمان اول.
پیشنهاد کاربران
رقیع: ج ، اَرقِعَة. فلک ، آسمان
در تورات می خوانیم :
וַיִּקְרָא אֱלֹהִים לָרָקִיעַ , שָׁמָיִם
و یقرا الوهیم لاراقعَ شمائم
و خواند ( اسم گذاشت ) خداوند به فلک آسمانها
וַ=و
יִּקְרָא : یَقرا ، خواند ، نامید ، همان قرا در عربی
... [مشاهده متن کامل]
אֱלֹהִים : الوهیم ، خداوند ( خدای خدایان )
לָרָקִיעַ : لَراقیع : به راقع ،
שָׁמָיִם : شمائم ، ( سمائم ) همان سماء عربی ، آسمان ها
و خدا فلک را آسمان نامید.
در تورات می خوانیم :
וַיִּקְרָא אֱלֹהִים לָרָקִיעַ , שָׁמָיִם
و یقرا الوهیم لاراقعَ شمائم
و خواند ( اسم گذاشت ) خداوند به فلک آسمانها
וַ=و
יִּקְרָא : یَقرا ، خواند ، نامید ، همان قرا در عربی
... [مشاهده متن کامل]
אֱלֹהִים : الوهیم ، خداوند ( خدای خدایان )
לָרָקִיעַ : لَراقیع : به راقع ،
שָׁמָיִם : شمائم ، ( سمائم ) همان سماء عربی ، آسمان ها
و خدا فلک را آسمان نامید.