لغت نامه دهخدا
رقم زده. [ رَ ق َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) نوشته و مکتوب و تحریرشده. ( ناظم الاطباء ). || رسم شده. نقش بسته. منقوش : شکل کعبه.... چنانکه رقم زده یافتیم اینجا نقل کردیم. ( پس صورت کعبه کشیده است در کتاب ). ( مجمل التواریخ و القصص ).
شکل مسجد پیغامبر و منبر وحایط قبر رسول علیه السلام برین نوع رقم زده یافتیم. ( مجمل التواریخ و القصص ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - نوشته مکتوب تحریر شده. ۲ - نقاشی شده .
فرهنگ معین
( ~. زَ دِ ) [ ع - فا. ] (ص مف . ) ۱ - نوشته شده . ۲ - نقاشی شده .