رقعه زدن. [ رُ ع َ / ع ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) پیوندن زدن. ( از آنندراج ). درپی کردن. وصله کردن : هر نفس داغ دگر بر تن خود سوخت نظام همچو آن رقعه که بر خرقه پشمینه زنند.نظام دست غیب ( ازآنندراج ).