لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
رقصنده (فیلم ۲۰۱۶). رقصنده ( انگلیسی: The Dancer ) یک فیلم درام زندگینامه ای موزیکال با نویسندگی و کارگردانی استفانی دی گوستو است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. این فیلم برای نمایش در بخش جایزه برای کارهای نو و نگاهی نو جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ انتخاب شده است.
• لی لی رز دپ،
• سکو،
• گاسپار اولیل،
• میلانی تیری،
• فرانسیس دامینز،
• لویی گارل
• ویلیام هوستون
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• لی لی رز دپ،
• سکو،
• گاسپار اولیل،
• میلانی تیری،
• فرانسیس دامینز،
• لویی گارل
• ویلیام هوستون
wiki: رقصنده (فیلم ۲۰۱۶)
پیشنهاد کاربران
این واژه کاملگون فارسی است.
عربان این واژه را از رخس فارسی برگرفته اند.
زادواژگان دیگر از این ریشه
نامواژ ها: رخسنده، رخسیده، رخسا، رخسور، رخسیر، رخساک، رخسیک، رخسک، رخسان، رخسانه، رخسکده، رخسگاه، رخسین، رخساب، رخسمان، رخسون، رخسوار، رخسگون، رخسگین، رخسناک، رخسه، وارخس، پترخس، پادرخش، دشرخس، دژرخس، نارخس، فرارخس، فرورخس، ابررخس و . . .
... [مشاهده متن کامل]
کارواژ ها: رخسیدن، رخسستن، رخساندن، رخسانیدن، رخسش، رخسانش، رخسایش، رخسادن و. . .
همچنین میشود از تمام نامواژگان یادشده ستاک ( فعل، کارواژ ) ساخت. مانال ( مثال ) :فرارخسیدن، رخساکیدن، دژرخسیدن، پترخسیدن، رخسینستن، رخسگینستن و. . .
نیز میشود تمام نامواژگان را باهم ونداند ( چسباند ) . مانال: دژرخساک، پترخسانیک، پترخسینگاه، وارخسینگون و. . .
آنگاه با این همه توان و نیرو واژه سازی در فارسی باز از واژگان بیگانه بهره می جویید؟
عربان این واژه را از رخس فارسی برگرفته اند.
زادواژگان دیگر از این ریشه
نامواژ ها: رخسنده، رخسیده، رخسا، رخسور، رخسیر، رخساک، رخسیک، رخسک، رخسان، رخسانه، رخسکده، رخسگاه، رخسین، رخساب، رخسمان، رخسون، رخسوار، رخسگون، رخسگین، رخسناک، رخسه، وارخس، پترخس، پادرخش، دشرخس، دژرخس، نارخس، فرارخس، فرورخس، ابررخس و . . .
... [مشاهده متن کامل]
کارواژ ها: رخسیدن، رخسستن، رخساندن، رخسانیدن، رخسش، رخسانش، رخسایش، رخسادن و. . .
همچنین میشود از تمام نامواژگان یادشده ستاک ( فعل، کارواژ ) ساخت. مانال ( مثال ) :فرارخسیدن، رخساکیدن، دژرخسیدن، پترخسیدن، رخسینستن، رخسگینستن و. . .
نیز میشود تمام نامواژگان را باهم ونداند ( چسباند ) . مانال: دژرخساک، پترخسانیک، پترخسینگاه، وارخسینگون و. . .
آنگاه با این همه توان و نیرو واژه سازی در فارسی باز از واژگان بیگانه بهره می جویید؟