رقد
لغت نامه دهخدا
رقد. [ رَ ] ( ع اِ ) خواب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رقاد. خواب. ( یادداشت مؤلف ).
رقد. [ رُق ْ ق َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ راقد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ج ِ راقد به معنی خوابنده. ( آنندراج ). رجوع به راقد شود.
رقد. [ رَ ] ( اِخ ) کوهی است که سنگ آسیا از وی گیرند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). نام کوهی و یا نام یک وادی است در بلاد قیس. ( از معجم البلدان ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)
خوابیدن. «رقد رقداً:نام» (اقرب) راغب رقاد را خواب راحت و کم گفته است . رقود جمع راقد است یعنی آنها را بیدتژار پنداشتی حال آن که راحت خفتگان بودند. راغب میگوید علت اینکه خواب راحت و طویل اصحاب کهف رقاد (خواب راحت و کم) خوانده شده چون نسبت به مرگشان کم بود. مرقد به معنی مضجع و خوابگاه است . ای وای بر ما کی ما را از خوابگاهمان برانگیخت. در این آیه قبور را خوابگاه خوانده است.
خوابیدن. «رقد رقداً:نام» (اقرب) راغب رقاد را خواب راحت و کم گفته است . رقود جمع راقد است یعنی آنها را بیدتژار پنداشتی حال آن که راحت خفتگان بودند. راغب میگوید علت اینکه خواب راحت و طویل اصحاب کهف رقاد (خواب راحت و کم) خوانده شده چون نسبت به مرگشان کم بود. مرقد به معنی مضجع و خوابگاه است . ای وای بر ما کی ما را از خوابگاهمان برانگیخت. در این آیه قبور را خوابگاه خوانده است.
wikialkb: ریشه_رقد
پیشنهاد کاربران
در زبان مازندرانی رقد را اینگونه مثال میزنم
میگویند دیوار رقد رفته یا شده است یعنی ریخته و خراب شده است = دراز کش شده است اما هرگز به کسی که خوابیده ( هرچند خوابیده یعنی درازکش ) رقد نیمگوییم بلکه هرچیزی را که بسازیم اما بریزد و خراب شود رقد میگوییم
میگویند دیوار رقد رفته یا شده است یعنی ریخته و خراب شده است = دراز کش شده است اما هرگز به کسی که خوابیده ( هرچند خوابیده یعنی درازکش ) رقد نیمگوییم بلکه هرچیزی را که بسازیم اما بریزد و خراب شود رقد میگوییم
خوابید، بستری شد
رَاقِد : ج رُقُود و رُقَّد : آنکه خوابیده باشد .