رفیع شیرازی

لغت نامه دهخدا

رفیع شیرازی. [ رَ ع ِ] ( اِخ ) رفیعالدین مرزبان شیرازی یا فارسی ، از گویندگان قدیم معاصر حنظله بادغیسی و ابوسلیک گرگانی و به روایتی هم عصر سلجوقیان بود. ابیات زیر از اوست :
چرا ز صحبت مرغان نفور شد سیمرغ
خروس را نتوانست دید با افسر.
از گل و سوسن نمود یار بنفشه
دایره شدگرد لاله زار بنفشه
روی دل افروز یار تازه بهارست
نیست عجب خاصه دربهار بنفشه
عارض معشوق و خط او به چه ماند
لاله گرفته ست در کنار بنفشه
گوژ و نوانست و هم ز شرم خط یار
سر به برافکنده شرمسار بنفشه
طبع زبان از قفا کشیده برونش
تا نبرد نام خط یار بنفشه
دولت ما بین که گرد باغ رخ دوست
هم دل و جان می کند شکار بنفشه
زین غزل مرزبان چو سرو و صنوبر
سر به فلک برد از افتخار بنفشه.
( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 و لباب الالباب چ لیدن ج 2 ص 398 و 399 ).
رجوع به هفت اقلیم چ کلکته ص 232، 229 وصبح گلشن ص 183 و مجمع الفصحا ج 1 ص 503، 502 و فارسنامه ناصری ج 2 ص 151 و مرآة الفصاحه و تاریخ ادبیات فارسی تألیف هرمان اته ترجمه آقای دکتر شفق ص 32 و فرهنگ سخنوران شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس