رفوکاری. [ رَ / رُ ] ( حامص مرکب ) عمل رفو کردن و شغل رفوگر. ( ناظم الاطباء ). به معنی رفو کردن. ( آنندراج ) : مقام رفوکاریش در عراق به یک جفت تار هنر گشته طاق.ملاطغرا ( در تعریف دوتار ازآنندراج ).رجوع به رفوگری شود.