رفوء. [ رُ ] ( ع مص ) نیکو گردانیدن دریدگی جامه را به تار و فارسیان به فتح اول و «واو» معروف خوانند و با لفظزدن و کردن و داشتن و برخاستن مستعمل. ( آنندراج ). - رفوء کردن ؛ یعنی اصلاح آوردن دریده. ( دهار ). || پیوستن تیر به چیزی. ( آنندراج ). رجوع به رُفو و رَفْوْ شود.