رفقی. [ رِ ] ( اِخ ) شیخ محمد رفقی افندی. از گویندگان بنام قرن سیزده و از مشایخ نقشبندی بود. در زبان فارسی یدی طولی داشت و آن زبان را تدریس می کرد. اشعار عرفانی فراوانی از او بجای مانده است. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ). رفقی. [ رِ ] ( اِخ ) مولانا رفقی ، کسی خوش طبع ظریف است و شعر او لطیف است و این مطلع از اوست : نمی دانم چه سان گویم به شمع خویش سوز دل که گر دم می زنم سوی رقیبان می شود مایل.