رفغ
لغت نامه دهخدا
رفغ. [ رُ ] ( ع اِ ) ریم ناخن یا ریم بنهای ران. || هر فراهم آمدنگاه ریم از بدن. ج ، اَرفاغ و رُفوغ. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) گودی زیر بغل. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب )( آنندراج ). || گرداگرد شرم زن و خود شرم.ج ، اَرفاغ. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( ص ) مردم ناکس و فرومایه. ج ، اَرفاغ.( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || زیست فراخ. || ( اِمص ) تن آسایی. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید