رفتار صحابه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سنجش احوال مردم بخصوص صحابه و حکم در این مورد با چیزی جز عملکرد و رفتار ایشان میسر نیست. فرق بین تشیع و تسنن این است که مشهور اهل سنت رفتار و اعمال صحابی را نادیده گرفته و چشم بسته حکم به عدالت تمام ایشان نموده، اما شیعه با تیز بینی به بررسی عملکرد صحابه پرداخته و سپس حکم به عدالت و یا فسق آنها می کند. در این مقاله به تغییر مواضع (نفاق) برخی از صحابه اشاره می کنیم تا مشخص شود که برخی از صحابه لیاقت اتصاف به عدالت را با عمل خود از بین برده اند.
برخی صحابه نسبت به یکدیگر رفتارهای نامناسبی داشتند که باید برای روشن شدن شخصیت های صحابه به یک نمونه اشاره کنیم و روشن کنیم که حتی در یک مطلب با هم اختلاف و نزاع داشتند و برخی نیز به تناقض می رسیدند. قضیه لغزش بودن بیعت با ابوبکر را بررسی می کنیم.ابوبکر بعد از اینکه در سقیفه با او بیعت شد گفت: آگاه باشید! من ولایت شما را برعهده گرفتم درحالی که بهترین شما نیستم، بیعت با من لغزش بود و به همین دلیل از فتنه می ترسم. عمر نیز به این مطلب اعتراف داشت و بعد از مدتی آن را توجیه می کرد و بعد نیز منکر آن شد. نقل شده که عمر در تبین امر سقیفه بالای منبر گفته بود: بیعت با ابوبکر کار ناحسابی بود که خداوند شر آن را از سر ما برداشت. بار دیگر عمر در توضیح انتخاب جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) گفته: برخی از مردم می گویند که بیعت با ابوبکر لغزش بود که خداوند ما را از شرش حفظ کرد (بدون اینکه این کلام را تکذیب کند) و حکومت عمر بدون مشورت بود بعد دستور می دهد که حاکم بعدی با مشورت تعیین می شود و شرائط آن را ذکر می کند. توجیه آن کلمات: عمر در بالای منبر گفت: به من خبر رسیده که کسی گفته بیعت با ابوبکر لغزش بوده است. آگاه باشید که بیعت با او لغزش بود ولی خداوند شرش را برداشت. چنین نیز نقل شده که عمر گفته: بیعت با ابوبکر لغزشی بود که خداوند شرش را برداشت، آگاه باشید هرکس مانند آن را انجام دهد او را بکشید و نیز گفته: بیعت با ابوبکر لغزشی بود که خداوند شرش را برداشت، آگاه باشید هرکس مانند آن را بدون مشورت انجام دهد او را بکشید. (عمر که از کلام ابوبکر و خودش در مورد بی حساب بودن بیعت با ابوبکر ناراحت بودند و مشروعیت سقیفه را در خطر دیدند در سالهای آخر عمر خویش منکر آن کلام شدند) زیرا روزی به منبر می رود و می گوید: زبیر و فلانی گفته اند: بیعت با ابوبکر لغزش بود و اگر روزی عمر بمیرد با علی (علیه السّلام) بیعت خواهیم کرد، به خدا قسم دروغ گفته اند. با این حال عمر در هنگام مرگ اعتراف می کند که بیعت با ابوبکر لغزش بود و از آن پشیمان بود. عبدالله بن زبیر که نزد اهل سنت از صحابه محسوب می شود گفته: برخی می گویند بیعت با ابوبکر کار نا حساب و بدون هماهنگی بود، در حالی که امر ابوبکر از این حرف ها بالاتر است. خدا گوینده این سخن را لعنت کند.
تغییر مواضع عایشه و طلحه و زبیر
عایشه به عنوان یکی از دشمنان امیرالمومنین علی (علیه السّلام) هرگز با خاندان عصمت و طهارت همسو نبود. رفتارهای عایشه در واکنش به اهل بیت (علیه السّلام) مواضع منافقانه وی را نشان می دهد. با توجه به مخالفتهای عایشه نسبت به عثمان، در می یابیم که این مخالفت ها برای زمینه سازی خلافت طلحه و یا زبیر بوده و با القابی چون نعثل و فاجر و پیمان شکن، فتوی قتل عثمان را نیز صادر کرد که توسط حامیان خود مانند طلحه و زبیر و عوامل ایشان اجراء شد. اما بعد از اینکه مردم و حتی طلحه و زبیر با امیرالمومنین علی (علیه السّلام) بیعت کردند ولی با رد سهم خواهی بصره و کوفه از سوی امیرالمومنین علی (علیه السّلام) مواجه شدند، پیمان شکنی کردند و عایشه و طلحه و زبیر به عنوان خونخواهی عثمان به جنگ با آن حضرت پرداختند. این تغییر مواضع عایشه به قدری ناشیانه بود که حتی زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) مانند ام سلمه به او این رفتار متناقض را گوشزد می کند که تا دیروز او را تکفیر می کردی و امروز او (عثمان) را امیرالمومنینی می دانی که مظلومانه کشته شده است.
اعتراف به خراب کاری
عایشه و حفصه که از بزرگان صحابه نزد اهل سنت می باشند بارها رفتارهای ناشایستی را نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و اهل بیت (علیه السّلام) و همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و دیگر صحابه، انجام می دادند تا حدی که عایشه در اواخر عمر وصیت کرد که او را به سبب اعمالی که از او سر زده در بقیع دفن کنند نه در کنار پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) (قالت عائشة عند وفاتها: انی قد احدثت بعد رسول الله، صلی الله علیه و آله وسلّم، فادفنونی مع ازواج النبی، صلی الله علیه و آله وسلّم.). همچنین ابوذر غفاری که از صحابه خاص پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) بود، در هنگام تبعید به عثمان و یارانش رو کرد و گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) وفات کرد درحالی که از من راضی بود اما شما خراب کاری های زیادی انجام داده اید. برخی از صحابه نیز به اعمال خرابکارانه خود اعتراف داشتند مانند براء بن عازب که به او گفته شد: خوشا به حال تو، با پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) مصاحبت داشتی و در زیر شجره با او بیعت کردی. جواب داد: نمی دانی بعد از او چه کردیم!! حال سخن این است که با این اعترافات و رفتارهای منافقانه چگونه عدالت برای تمام صحابه ثابت است؟؟

پیشنهاد کاربران

بپرس